و آدمی زاییده ی ذهن خدایی شد
که میان فرشته و ابلیس
با پاردوکسی از عشق و خرد
متولد شد
آفریده ای که آنقدر تنهایی صیقلش داده
که بر وسوسه و درد پروازی که هرگز به پریدن نرسید
نقاب بی تفاوتی بر چهره اش کشید....
و اکنون پرنده سانی که
که بال هایش پرواز را از یاد برده
میان پرنده و انسان
سر گردان است
نه زمین آرامش بخش است
نه آسمان در دسترس خیال
.
.
.
ماندن به اجبار
اجبار به زندگی
و
ترس از پرواز
تنها برای تجسم بخشی به خیال پردازی های خدا گونه .....
انسان معجزه یی نیست
انسان آفرینشی ست بیمارگونه ...
شیدا
92/8/26
پ ن :
یه دلیل عقلانی برای وجود داشتن من و امثال من ....
ترس از پرواز....
خیلی قشنگ بود.
این روزها پر طرفدارترین بازی در بین آدمها ، بازی با “احساسات” است !!!
وقایع زندگی به ۲ صورت میباشد :
اگه خوش بگذره ، اسمش خاطره ست
اگه پدرت در بیاد ، تجربه ست !
حکایت عجیبی دارد این اشـــــک ! ! !
کافیست حروفش رابه هم بریزی
تا برسی به "کــــــــاش" . . .
یه چیزی همیشه یادت باشه
لطف مکرر میشه حـق مسلم
پس بیش از حد لطف نکن . . .
انسان آفرینشی ست بیمارگونه...
خیلی عالی بود شیداجان
مرسی
منم از پرواز میترسم....
جدی جدی از خودته اینا
فوق العاده است
راستش جدی جدی یا شوخی شوخیو نمی دونم
ولی میدونم از خودمه