چیز هایی که همیشه می مانند

چیز هایی که همیشه می مانند

well i know' i know that somthings go but somethings never change like the way that i love you
چیز هایی که همیشه می مانند

چیز هایی که همیشه می مانند

well i know' i know that somthings go but somethings never change like the way that i love you

زندگی

یک زندگی کامل باید همه چیزش جور باشد. به‌اندازه کافی لذت برده باشی، رنج دیده باشی، مبارزه کرده باشی، جسورانه عاشق شده باشی و و از پشیمانی بر دیواری پنجه کشیده باشی!


در بزم و عزا، اشک شوق و اندوه ریخته باشی، از پسِ فراز و فرودها، برنده و بازنده بوده باشی، گاه روزهایی بر بستر پوچی افتاده باشی و گاه شب‌های طولانی از رویای بزرگ بخواب نرفته باشی، بارها برای غلبه بر یأس و خستگی به خود گفته باشی: «یک گام، فقط یک گام دیگر بردار!» و بارها برای احضار شجاعت‌ات خیره در هیولاها نگریسته باشی.


ماورا را تجربه کرده باشی، با روحت آشنا شده باشی، بر تقدیرت شوریده باشی و با خود آشتی کرده باشی و خود اصیل درونت را بتمامی متبلور کرده باشی ... و زخم هایی خورده باشی نه چندان کم! ... آنچنان که سزاوار جنگجویان است...

 

آنوقت بعد از سال‌ها، این همه ماجرا بشود مایه‌ی افتخار و آرامشت و بریزد در عمقِ نگاهت و بشود لبخندی محو در گوشه‌ی لبت، چهره‌ات مختص به خودت بشود، بشَوی همان آدمی که باید می‌شدی، رفته باشی به همان راهی که تو را فرامی‌خوانده، رسیده باشی به همانجایی که در رویا می‌خواسته‌ای ... 

 

بعد به هنگام مرگ، آرامِ جانی زیر گوش‌ات بپرسد: دوباره برایم از قصه‌ات بگو! با بضاعت خود چه کرده‌ای؟

و تو با آخرین نفس ها در سینه‌ات زیر لب زمزمه‌کنی: 

زندگی کردم، یک زندگی کامل ...