انکارم کن
حقیقت تلخ بودنم را انکار کن
بی ترانه بودنم
بی عشق بودنم
بی لبخند
بی رویا
بی خیال بودنم
بی خیال تو
بی خیالِ تقویمهای کهنه
وعدههای دروغی
روزهای آمده
بی خیالِ قرارهای نیامده
بی خیالِ مرگ
خاطراتِ جعلی
خاطرات مضحک
بی خیالِ خاطراتِ یک مرده
انکارم کن
حقیقت تلخِ بی باوری
هنوز زنده ام
هنوز زنده ای
برایِ همیشه رفته ام
برایِ همیشه بی منی
انکارم کن
انکارت کرده ام
نیکی فیروزکوهی
بی خیالِ تقویمهای کهنه....
خیلی قشنگ بود. یه غم بزرگ نشست به دلم...
این انکارم کن هایی که داری میگی یه جور دعوت به خودکشی توسط اوست....
دعوت به فهمیدن اینکه دیگر نیستیم ...
اگر اون نمیخواد باشه ، تو باش...تو چرا نیستی؟
نبودن هام عادتم شده ...گاهی خودمم فراموش میکنم که هستم ...
مثل اینکه خیلی درگیر کارهای جابجایی هستی؟ خبری ازت نیست...
کمتر میام ولی میام