من از نهایت نابرابری می گویم
از نهایت جنسیت
و تهایت زن بودن
درین خاک و دیار
با این باور مسموم و نگاه هزار ساله ی مرد سروری
من از نهایت حقارت می گویم
از نهایت نفرت
........
آه
در سرم چیزی نیست به جز اندوه زنی جا مانده در زندگی
مادر ی محبوس یک فرزند
دختری درگیر یک احساس
همسری محتاج کمی ادراک
خواهری خواهان آزادی
.
.
.
حرفی باید زد
سخنی باید گفت
فریادی باید کشید
شاید اسطوره ها سر از خواب هزار ساله بردارند
شیدا
90/9/21
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست... بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی